English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (713 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
for short U برای رعایت اختصار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
for brevity's sake U برای اختصار
in deference to U بملاحظه برای رعایت
devices U کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
device U کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
communication U مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
contiguous zone U منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
dogmatic marxism U مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
abbreviations U اختصار
abbreviation U اختصار
briefness U اختصار
compression U اختصار
compendium U اختصار
brachylogy U اختصار
concise ness U اختصار
reductional U اختصار
compactness U اختصار
brevity U اختصار
contraction U اختصار
contractions U اختصار
shortness U اختصار
simplifications U اختصار
conciseness U اختصار
correption U اختصار
simplification U اختصار
terseness U اختصار
clipping U اختصار
abridgement U اختصار
abridgment U اختصار
synoptically U بطریق اختصار
for brevity's sake U از لحاظ اختصار
simplifcation U تسهیل اختصار
compend U کوتاهی اختصار
reduction U اختصار تبدیل
reductions U اختصار تبدیل
mnemonic U استاندارد اختصار کلمه
second best theory U نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
ovservation U رعایت
observingly U با رعایت
consideration U رعایت
considerations U رعایت
observance U رعایت
respect U رعایت
formally U با رعایت
observancy U رعایت
respects U رعایت
inobservance U عدم رعایت
heeded U ملاحظه رعایت
ceremoniousness U رعایت تعارف
heeds U ملاحظه رعایت
heeding U ملاحظه رعایت
legality U رعایت قانون
regarded U رعایت توجه
regardful U رعایت کننده
nonconformity U عدم رعایت
keep to U رعایت کردن
disrespect U عدم رعایت
heed U ملاحظه رعایت
to go through U رعایت کردن
regards U رعایت توجه
observed U رعایت کردن
regard U رعایت توجه
observes U رعایت کردن
observe U رعایت کردن
esteem U رعایت ارزش
non compliance U عدم رعایت
observe silence U رعایت سکوت
non observance of ..... U عدم رعایت .....
to pass by any thing U رعایت نکردن
observing U رعایت کردن
regard for others U رعایت دیگران
economizes U رعایت اقتصاد کردن
breach of propriety U عدم رعایت اداب
respectfulness U رعایت احترام وادب
circuit discipline U رعایت انضباط مدار
economised U رعایت اقتصاد کردن
multitudinism U رعایت حال توده
observantly U از روی ملاحظه و رعایت
observe silence U سکوت را رعایت کنید
to stand U چیزیرادقیقا رعایت کردن
to go to U رعایت کردن گذشتن از
inobservance of a law U عدم رعایت قانون
regard U رعایت راجع بودن به
fashionableness U رعایت سبک پسندیده
regards U رعایت راجع بودن به
formality U رعایت اداب ورسوم
economize U رعایت اقتصاد کردن
regarded U رعایت راجع بودن به
economized U رعایت اقتصاد کردن
economization U رعایت اصول اقتصادی
formalism U رعایت ائین و اداب
economising U رعایت اقتصاد کردن
gradualism U رعایت اصول تدریج
economises U رعایت اقتصاد کردن
Please behave yourself . Please be courteous. U ادب را رعایت کنید
red tapism U رعایت تشریفات اداری به حدافراط
Protocol must be observed. U تشریفات باید رعایت شود
quite the thing U رعایت کننده سبک روز
moralism U رعایت اصول اخلاق بطورطبیعی
indelicately U بدون رعایت نزاکت یا فرافت
disregard U اعتنا نکردن عدم رعایت
bureaucracy U رعایت تشریفات اداری بحدافراط
welfare U رعایت کردن خدمات اجتماعی
bureaucrasy U رعایت تشریفات اداری بحدافراط
electronic security U رعایت حفافت ارتباط الکترونیکی
bureaucracies U رعایت تشریفات اداری بحدافراط
indecorum U عدم رعایت ایین معاشرت
unconventionality U عدم رعایت اداب و رسوم
hardshell U سخت در رعایت ایین دینی
disregarding U اعتنا نکردن عدم رعایت
disregards U اعتنا نکردن عدم رعایت
disregarded U اعتنا نکردن عدم رعایت
bluntness U عدم رعایت نزاکت یاتعارف
without regard for decency U بدون رعایت نزاکت یاادب
roughly speaking U تقریبا بدون رعایت دقت
expressionist U هنرپیشهای که درکارش رعایت حالت رامیکند
prettyism U اصول رعایت قشنگی درهنرهاو ادبیات
expressionism U هنرپیشهای که درکارش رعایت حالت رامیکند
bureaucrat U فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
ceremonialism U اعتقاد به لزوم رعایت کامل تشریفات
bureaucrats U فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
ritualistic U مبنی بر رعایت ایین ومراسم دینی
to play the game U رعایت قانون راکردن باشرافت رفتارکردن
red tapery U رعایت تشریفات رسمی واداری بحد افراط
internationalism U عقیده بحفظ و رعایت مصالح عمومی ملل
to respect oneself U رعایت شرافت نفس نمودن خودراباشرف ومحترم نگاهداشتن
multitudinist U کسیکه توده مردم را بیشتر ازافراد رعایت میکند
ceremonialist U کسیکه پای بند رعایت ایین وتشریفات است
symbol U اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
pact U قاعده عمومی و مطلقی را برقرار وخود را ملزم به رعایت ان می کنند
p sexual relations U امیزش جنسی بطورهرج مرج وبدون رعایت ائین عروسی
pacts U قاعده عمومی و مطلقی را برقرار وخود را ملزم به رعایت ان می کنند
aux U در DOS اختصار پورت یادرگاه کمکی است که پورت ارتباطات را در DOS به عنوان پیش فرض استفاده میکند
injunction U دستور کتبی دادگاه خطاب به خوانده که متضمن اجبار وی به رعایت حقوق خواهان است
injunctions U دستور کتبی دادگاه خطاب به خوانده که متضمن اجبار وی به رعایت حقوق خواهان است
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
military testament U وصیتنامه فرد نظامی در جبهه جنگ که مشمول قواعد وصیتنامههای عادی نمیباشد و بدون رعایت تشریفات قانونی معتبراست
bureaucreacy U رعایت تشریفات اداری به حد افراط کاغذ بازی و سیستم حکومتی و اداری مبتنی بر ان
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
syntactic error U خطای برنامه نویسی به علت اینکه عبارت برنامه دستور زبان را رعایت نکرده است
interface U تخته جانبی که به کامپیوتر امکان میدهد تا با وسایل مشخصی واسط باشد یا استاندارد مشخصی را رعایت کند
interfaces U تخته جانبی که به کامپیوتر امکان میدهد تا با وسایل مشخصی واسط باشد یا استاندارد مشخصی را رعایت کند
formulism U رعایت کامل فرمول یا قاعده فرمول دوستی
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
microsoft U بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
drive U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
strategy U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
infra red link U روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
levee en masse U عبارت است از مسلح شدن افراد یک مملکت جهت مبارزه با دشمن پیش از رسیدن قوای خصم به خاک خودی این افراد که اشکارا سلاح حمل می کنندملزم به رعایت قوانین جنگ هستند
recalls U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
Ackerman's function U تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
narratives U یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
narrative U یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
recalled U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
c U استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
recall U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
iil U دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
teacloths U رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
teacloth U رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
permanent U آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
no show U مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
bin U محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
revenue tax U مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
bins U محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
gather shot U ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
opens U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
cats U استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
open U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
grammars U امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
scratched U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
cat U استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
opened U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
scratch U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratching U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
grammar U امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
scratches U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
HTTP U دستوری که جستجوگر برای درخواست وب سرور اینترنت برای اطلاعات صفحه وب میدهد
intubation U فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
feedback U اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
potatoes and point U سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
autos U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
double U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
bread and point U سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
personal U متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
doubled U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
doubled up U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
liberal education U اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
auto U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
FDDI U اختصاری برای استاندارد FDD1 برای ارسال داده آنالوگ به صورت دیجیتال
redundancy U بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
cold test U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold thrust U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
redundancies U بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
executive information system U نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
wiring U ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com